Black Nightmares p4

Nightmare Nightmare Nightmare · 1403/01/21 15:53 · خواندن 1 دقیقه

 پس از یکسال اندی پارت دادم 

با خودم گفتم حتما رفته تا استراحت کنه خواستم از آنجا دور بشم اما کمی بعد صداهای عجیبی به گوشم رسید پس بر گشتم و با صحنه‌ای که دیدم سر جایم میخ کوب شدم. خودش بود همان سرباز عجیب اون که تمام سرباز های دیگر را سلاخی کرده بود. ترسیدم و خواستم برم و کمک خبر کنم که یهو از جلوم سر در آورد تا خواستم حرکتی کنم من را گرفت و به درخت چسباند و شمشیرش را در زیر گلویم گرفت و....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

‌‌‍‌‌‍ آیا میدانید اولین بار ابو ریحان بیرونی آمریکا را کشف کرد تو کامنت ها بگید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خیلی ترسیده بودم که ناگهان ولم کرد.حالا تعجب کرده بودم بهش گفتم:چرا؟

بهم لبخند زد و گفت: چی چرا؟

کلافه گفتم: تو همه اون افراد رو کشتی پس چرا منو نکشتی؟

گفت:۱،اون ها گناهکار بودن ولی تو نه ۲، آنها مسلح بودند ولی تو نه ۳، اونها نظامی بودند ولی تو نه چهارم من زن و بچه نمی کشم.